بطور مثال وقتی میپرسیم “آیا آخرین باری که مجله ای را در دست گرفته اید به خاطر میآورید؟” ممکن است پاسخ های متفاوتی برحسب زمان دریافت کنیم اما در پاسخ به “آخرین باری که موبایلتان را چک کرده اید؟” قطعا پاسخ ها، زمان کوتاهی را اعلام میدارد. این بدین معنیست که فرصت دیده شدن از طریق ابزارهای دیجیتال شبیه موبایل، Pc و … بسیار بیشتر از سایر ابزارهاست. مخاطبان در این قسمت بیشتر وقت میگذرانند. زمانی که در ترافیک یا پشت چراغ قرمز هستیم، به جای نظاره کردن اطراف گوشی خود را برداشته و چک میکنیم. وقتی مخاطب ما بیشترین زمان خود را در فضای دیجیتال میگذراند، ما هم به تبع آن باید برای حضور در این فضا برنامهریزی مدونی داشته باشیم.
با مدیریت و تعیین استراتژی جهت حضور در فضای دیجیتال، هزینهی حضور در این فضا میتواند بسیار کمتر از هزینه تبلیغات محیطی و بیلبورد و … باشد. اما بدون توجه به این نکات و بدون برنامه ریزی دقیق و تعیین استراتژی مناسب جهت حضور در فضای گستردهی دیجیتال، ممکن است بیزینس ها متحمل هزینههایی شوند که کل کسب و کارشان را تحت تاثیر قرار دهد.
به طور مثال در فضای دیجیتال میتوانید بدون داشتن نمایندگیهایی که در شهرهای مختلف قرار داشته باشند مستقیم محصول را از شهری که هستید به مشتریانی در هر نقطه دیگر کشور بفروشید در صورتی که اگر فضای دیجیتال به کمک شما نمیآمد برای فروش محصول در شهرهای مختلف میبایست نمایندگیهایی تاسیس کنید که بتوان از طریق آنها با مشتریان ارتباط برقرار کرد یا محصول را در معرض فروش قرار داد و این خود متحمل هزینههایی است که باعث بالا رفتن قیمت نهایی کالا نیز میشود.